صدراصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

صدرا همه زندگی من

فرود یک فرشته

یازدهم بهمن ماه ! چه بی همتا روزی ست برای من بی همتا و بی مانند برای من منی که تو را از جانم دوست تر میدارم... تار و پود ذهنم عجین شد با این زمان خجسته از روزی که قلبم با حس بودنت آشنا شد...حقا که پرو بالم بخشیدی با آمدنت ... اکنون پسرم ، فرشته مهربان آرزوهایم! بدان که وجود من لبریز شوق بودن توست چنان سرشارم از بودنت که... که فقط خدا میداند و وجود جهان نیز در زیباترین روز سال شادی خود را از وجود کوچک من وامدار است چرا که من در این زیباترین روز عاشق ترینِ مردمان زمینم... و بازصدرای من لبخند بر لبانت جاودانه و عشق در دلت ماندگار باد زیبا بمانی عاشق بمانی ...
17 اسفند 1391

اتفاقات جدید

آمدم بعد از تاخیری زیاد با بهانه های همیشگی.آمدم تا کمی بگویم و بروم.نمیدانم تا کی میتوانم این وبلاگ را زنده نگه دارم .عزیز دلم خودت خوب می دانی کمی برایم سخت است.اصلا ولش کن دیگر نمی خواهم از حرفهای تکراری همیشگی بزنم. اینکه وقت نمی کنم و کار بیرون مادرت را از همه چیز انداخته است. اما این را می دانم این اوضاع خیلی پایدار نخواهد بود چراکه مادرت باز تصمیمات جدید گرفته است. انشالاه روزهای خیلی خوبی را در کنار هم خواهیم بود. عزیزم آمدم تا از دوسالگی ات بگویم. از شیرین زبانی هایت ؛ از کارهای عجیب و غریبتٰ ، از روز قشنگ تولدت. دیگر می توانم بگویم 70 درصد کلمه ها رو با چنان شیرینی ادا می کنی که دلم ضعف می رود. از جمله های نفی لذت می بری و کلاً...
17 اسفند 1391
1